بازار پیکاپ‌ها در ایران همیشه محدود به گزینه‌های بسیار اندکی بوده است که اکثر آنها هم بیشتر برای کاربردهای شهری و جاده‌ای مناسب هستند. جای خالی خودرویی که بتواند هم در شهر، هم در جاده و هم تا حدودی در آفرود مورد استفاده قرار بگیرد به‌شدت در بازار احساس می‌شد. البته وجود تویوتا هایلوکس در بازار تا چندی پیش این نیاز را پاسخگو بود اما پس از بالارفتن قیمت‌ها و افزایش شدید نرخ دلار، قیمت این خودرو تا ۳ برابر بالا رفت و خرید آن برای بخش زیادی از بازار هدفش تقریبا غیرممکن شد.
در سال های اخیر، عمده این خریداران در پی خرید یک خودرو در کلاس شاسی بلند بودند. تفاوتی ندارد ابعاد و اندازه و توانایی های خودروی مورد نظر چه قدر باشد، همین که اندکی ارتفاع بیش تری از خودروهای دیگر داشته باشد و از طراحی عضلانی برخوردار باشد، برای آن ها کفایت می کند.
این موج شاسی بلند سواری سبب شد بیش تر شرکت های وارد کننده خودرو به ایران، عرضه مدل های کراس اوور و SUV را در اولویت کاری خود قرار دهند. حتا خودروسازان چینی تازه وارد نیز سعی بر تقویت حضور خود در این سگمنت کردند. با این تفاسیر، ایران در مقطعی از زمان، به بهشت کراس اوورها تبدیل شده بود! به گونه ای که هر خودروی شاسی بلندی از هر برندی، در صورت بازاریابی مناسب و حضور مستمر، می توانست به موفقیتی تضمین شده در کشور دست یابد.
هیجان عبور از میان یک مسیر صعب العبور، جسارت گذر از جاده خاکی با شیب زیاد و پهنای کم در جوار دره‌ای عمیق، لذت برخورداری از سیستم چهار چرخ محرک و دو دیفرانسیل در قسمت جلو و عقب خودرو، تکآن‌های شدید هنگام حمله به یک گودالِ سبز شده در وسط مسیر و خوشحالی قلبی حین فرار از آن گودال، لغزش چرخ‌های خودرویی بلند بالا در گل‌و‌لای، تایرهایی با آج‌های بزرگتر از حد معمول، حس دلپذیر همکاری به وقت متصل نمودن سیم وینچ به خودرو یکی از دوستان که در گِل گیر افتاده، بوی خوش چوب سوخته به همراه طعم دلپذیر چای تازه‌دم عمل آمده بر روی زغال‌های گداخته، تنفس اکسیژن خالص در هوایی پاک و مطبوع و بالاخره از همه مهم‌تر، حس بی‌نظیر حضور در جمع رفقای خودروبازی که در طبیعت گرد هم آمده و قصد دارند تا دمی از هیاهوی شهر دور شده و ذهن خود را به دشت بسپارند، همه‌و‌همه انسان را به یاد یک چیز می‌اندازد و آن چیزی نیست جز اتومبیل‌های خوش قدوقامت با تایرهایی پهن و نقش‌و‌نگارهای مختلف بر روی بدنه که نشان از آفرودر بودن مالک خود دارند.
امروز قصد داریم تا به بررسی دو هاچبک جمع‌و‌جور اقتصادی هیوندای i20 و سیتروئن C3 بپردازیم و این دو را از جنبه‌های مختلفی همچون ارزش خرید، طراحی داخلی و خارجی، آپشن‌ها و امکانات، ایمنی و مشخصات فنی در قیاس با یکدیگر مورد ارزیابی قرار دهیم.
نسل اول هیوندای i20 در سال ۲۰۰۸ در معرض دید عموم قرارگرفت و نسل دوم آن نیز در تابستان ۲۰۱۴ پا به عرصه وجود نهاد و شرکت کرمان‌موتور به عنوان شریک رسمی هیوندای، مونتاژ این مدل را از زمستان ۱۳۹۵ آغاز کرد.
سیتروئن C3 از سال ۲۰۰۲ وارد سبد محصولات شرکت سیتروئن شد و در سال ۲۰۱۶ نسل سوم آن به بازار ارائه گردید. مونتاژ نسل سوم سیتروئن C3 طی همکاری مشترک سایپا و سیتروئن، از زمستان ۹۶ در سایت سایپاکاشان شروع شد، اما به دلیل مشکلات ناشی از اعمال مجدد تحریم‌ها، به سرانجامی که باید نرسید و در میانه راه رها شد.
در حال حاضر مونتاژ هر دو خودرو هیوندای i20 و سیتروئن C3 در کشورمان متوقف شده و عرضه آنها به حالت تعلیق درآمده است. لطفا در ادامه با شیپور همراه شوید تا دریابیم که آیا هیوندای i20 نسبت به سیتروئن C3 ارزش خرید بیشتری دارد و یا اینکه هاچبک فرانسوی می‌تواند دلایلی قانع‌کننده‌تر در جهت جلب نظر مشتریان ایرانی ارائه دهد؟
طراحی ظاهری و داخلی هیوندای i20 و سیتروئن C3
هیوندای i20 در همان نگاه اول جوان‌پسندانه و اسپرت به نظر می‌رسد و تمامی اجزا در هماهنگی کامل با یکدیگر قرتر دارند. طرح چراغ‌های جلو و عقب نیز بسیار منحصر به فرد بوده و از فرم جذابی برخوردار هستند. طراحی داخلی هیوندای i20 ضمن دوری جستن از هرگونه تجمل‌گرایی، فضای ساده و در عین حال زیبا، کاربردی و نسبتا به روزی دارد.
سیتروئن C3 ضمن برخورداری از ظاهری خاص و کانسپت‌گونه، سرهای بیشتری را به سوی خود می‌چرخاند. سیتروئن C3 تحت لواء زبان طراحی جدید کمپانی فرانسوی سیتروئن شکل گرفته و از هر زاویه‌ای که به آن بنگریم، بسیار ویژه و آینده‌نگرانه به نظر می‌رسد.
طراحی کابین سیتروئن C3 با سبک بیرونی آن هماهنگ است و به همان نسبت جالب، متفاوت و متمایل به آینده جلوه می‌کند. کیفیت متریال به کار رفته در کابین C3 مناسب بوده، اما در برخی موارد از پلاستیک خشک استفاده شده است. در کل کیفیت کابین هر دو خودرو در سطحی مناسب و نزدیک به هم قرار دارد، اما کابین هیوندای i20 اندک فضای بیشتری را در اختیار سرنشینان خود قرار می‌دهد.
نتیجه گیری: سبک طراحی هیوندای i20 نسبت به سیتروئن C3 چندان مدرن نیست، اما احتمالا سلایق بیشتری را می‌تواند با خود همراه نماید و عامه پسندتر است؛ با این وجود، طراحی C3 نیز از نظر بسیاری از افراد زیبا و خاص به نظر می‌رسد.
آپشن ها و امکانات هیوندای i20 و سیتروئن C3
کرمان‌موتور در سال ۹۷ نسخه آپشنال هیوندایi20 را به مشتریان ارائه داد مه از امکانات بیشتری نسبت به مدل پایه برخوردار است؛ بنابراین هنگام خرید به آپشنال بودن خودرو دقت کنید.
سامانه کنترل پایداری، شروع حرکت درسربالایی، فرمان برقی، نمایشگر لمسی، استارت دکمه‌ای، دوربین و حسگر عقب، سنسور باد تایر، تهویه اتوماتیک، حسگر نور و باران، روشنایی در روز، کامپیوتر سفری، دو کیسه هوای راننده و سرنشین، بلوتوث، تریم داخلی پارچه‌ای و صندلی ۶حالته دستی راننده، لیست تجهیزات مشترک این دو خودرو را تشکیل می‌دهند.
از طرفی هیوندای i20 امکاناتی مانند بخارروب اسمارت شیشه جلو، آینه حساس به نور و رهیاب ماهواره‌ای فعال را مختص خود کرده است. سیتروئن C3 نیز از کروزکنترل، محدودکننده سرعت، اتصال مستقیم تلفن‌همراه به نمایشگر، کیسه‌های هوای جانبی- جلو و پرده‌ای و گرمکن صندلی‌های جلو سود می‌برد.
نتیجه گیری: شاید هر دو خودرو از نظر سطح تجهیزات بسیار به هم نزدیک باشند، اما عدم برخورداری هیوندای I20 از امکانات ساده‌ای همچون کروزکنترل، تا حدودی کفه ترازو را به سمت رقیب فرانسوی کج می‌کند.
ایمنی و مشخصات فنی هیوندای i20 و سیتروئن C3
با یک نگاه کوتاه به مشخصات فنی هر دو خودرو، برتری فنی سیتروئن C3 کاملا مشهود است؛ C3 از پیشرانه چهار سیلندر ۱.۶ لیتری توربوشارژ (THP165) نیرو می‌گیرد که در پژو ۲۰۰۸ نیز به کار گرفته شده است. توان خروجی پیشرانه مذکور برابر ۱۶۳ اسب بخار و گشتاور حاصل از آن معادل ۲۴۳ نیوتن‌متر است. این نیرو به وسیله یک جعبه‌دنده ۶ سرعته اتوماتیک-تیپ‌ترونیک ساخت آیسین ژاپن به چرخ‌های جلو منتقل می‌گردد. شتاب صفر تا صد ۸ ثانیه‌ای، مصرف سوخت ترکیبی ۶.۷ لیتری و حداکثر سرعت ۲۱۳ کیلومتربرساعت، حاصل همکاری پیشرانه قدرتمند فرانسوی و گیربکس با کیفیت ژاپنی برای سیتروئن C3 1250 کیلوگرمی بوده است.
از سوی دیگر یک پیشرانه ۱.۴ لیتری تنفس‌طبیعی با قدرت ۹۸.۶ اسب‌بخار و گشتاور ۱۳۴ نیوتن‌متر، وظیفه تامین نیروی هیوندای i20 را برعهده دارد. یک جعبه دنده چهار سرعته اتوماتیک-تیپ‌ترونیک ساخت کمپانی پاورتک کره‌جنوبی نیز پیشرانه i20 را همراهی می‌کند. شتاب ۰-۱۰۰ هیوندای i20 برابر ۱۳ ثانیه است؛ بیشینه سرعت آن نیز ۱۷۰ کیلومتربرساعت بوده و در سیکل ترکیبی معادل ۵٫۹ لیتر در هر ۱۰۰کیلومتر سوخت می‌سوزاند.
از نظر ایمنی هر دو خودرو موفق شده‌اند ۴ ستاره ایمنی از موسسه امنیت اروپا کسب کنند که امتیاز مناسبی محسوب میشود؛ البته C3 در بخش امنیت سرنشینان امتیاز بالاتری بدست آورده است.
نتیجه گیری: هر دو خودرو از لحاظ امنیت در وضعیت یکسانی قرار دارند، اما پیشرانه توربوشارژ ۱۶۳ اسب بخاری C3 باعث شده تا i20 در این بخش هیچ حرفی برای گفتن نداشته باشد.
قیمت و شرایط بازار
در حال حاضر تولید سیتروئن C3 و هیوندای i20در ایران متوقف شده است، اما مدل‌های صفرکیلومتر و یا کم‌کارکرد آنها در بازار یافت می‌شوند. سیتروئن C3 هم‌اکنون در بازه قیمتی ۳۱۵-۳۲۰ میلیون تومان مورد معامله قرار می‌گیرد و هیوندای i20 نیز با بهای ۲۸۰ میلیون تومان در بازار مبادله میشود.
نتیجه گیری نهایی: اگر طراحی خاص و مدرن، کابین ساکت‌تر، پیشرانه قدرتمند، رانندگی پرشتاب و در کل هاچبکی متناسب با روحیه جوانانه و اسپرت را مد نظر دارید، سیتروئن C3 می‌تواند بر رقیب کره‌ای ارجحیت داشته باشد.
اما اگر به سبک طراحی معقول، استهلاک کم، هزینه نگهداری نسبتا پایین‌تر، گستردگی مراکز ارائه‌دهنده خدمات، وفور نسبی قطعات یدکی و تعلیق نسبتا نرم‌تر اهمیت می‌دهید، هیوندای i20 می‌تواند انتخاب منطقی‌تری برای شما باشد.
منبع :
درباره این سایت